ماساژ یکی از قدیمیترین روشهای مراقبت از سلامت در تاریخ بشر است. از چین باستان و هند تا تمدنهای اسلامی و اروپای قرون وسطی، لمس آگاهانه بدن برای کاهش درد، بهبود عملکرد اندامها و آرامش ذهن، همواره بخشی از طب سنتی و فرهنگی ملتها بوده است.
امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، ماساژ نه تنها بعنوان یک روش آرام بخش بلکه بعنوان یک درمان مکمل علمی در فرآیند بهبود بیماریها پذیرفته شده است. اما در ایران، با وجود رشد آگاهی عمومی، این جایگاه هنوز به رسمیت شناخته نشده است. چرا؟
نگاهی جهانی: تأیید جامعه علمی بر ماساژ درمانی
مراکز معتبری مانند Mayo Clinic، National Institutes of Health (NIH)، و World Health Organization (WHO) ماساژ را در دستهی درمان های مکمل و جایگزین (CAM) قرار دادهاند که میتواند در مواردی چون:
کاهش اضطراب و افسردگی
بهبود جریان خون و لنف
تسکین دردهای عضلانی و اسکلتی
بهبود خواب و تمرکز
کاهش علائم بیماری هایی مانند فیبرومیالژیا، میگرن، دردهای مزمن، و حتی عوارض شیمی درمانی،نقشی مؤثر و مستند داشته باشد. این یافتهها بر پایه پژوهشهای بالینی متعدد، متا آنالیزها و تأیید دانشگاههای علوم پزشکی در کشورهای غربی است.
چرا در ایران پذیرفته نشده است؟
۱. نبود سیاست گذاری سلامت محور در طب مکمل
هنوز در ساختار وزارت بهداشت ایران، ماساژ جایگاه رسمی به عنوان مکمل درمانی ندارد. در حالی که در کشورهای پیشرفته، ماساژ بخشی از پروتکل های بهبود پس از عمل جراحی یا آسیب های ورزشی است، در ایران چنین نگاهی هنوز شکل نگرفته است.
۲. کمبود منابع علمی بومی و تحقیقات بالینی
در مقایسه با کشورهای دیگر، تحقیقات علمی معتبر درباره اثر بخشی ماساژ در مراکز پژوهشی ایرانی بسیار اندک است. تا زمانی که دانشگاههای علوم پزشکی مطالعات مستقل و مبتنی بر شواهد انجام ندهند، نمیتوان انتظار پذیرش بالینی داشت
۳. نگاه تجملی و غیرعلمی جامعه به ماساژ
افکار عمومی هنوز ماساژ را بیشتر با واژههایی مانند "ریلکسی" یا "اسپا" میشناسد. تبلیغات غیر استاندارد برخی سالنها نیز به این ذهنیت دامن زده است، در حالی که ماساژ پزشکی و درمانی با ماساژ زیبایی و تفننی تفاوت زیادی دارد.
۴. نبود نظام آموزش رسمی و استاندارد سازی حرفهای
در حالیکه در کشورهایی مانند آلمان، کانادا و ژاپن، ماسورهای درمانی از آموزش های دانشگاهی و بالینی برخوردارند، در ایران این آموزشها پراکنده، بدون نظارت علمی، و بعضاً غیر قابل ارزیابی هستند.
۵. ترس ناآگاهانه جامعه پزشکی
برخی پزشکان به دلیل نا آشنایی با مبانی علمی ماساژ، آن را تهدیدی برای جایگاه خود تلقی میکنند؛ در حالیکه در کشورهای دیگر، همکاری پزشکان و ماساژیست ها بخشی از مسیر درمان چند بعدی (multimodal therapy) بیماران است.
راهکار چیست؟
- تدوین پروتکلهای علمی ماساژ در کنار درمانهای پزشکی
- ایجاد رشته دانشگاهی ماساژ درمانی با نظارت وزارت بهداشت
- همکاری بین ماساژیست های علمی و پزشکان در مراکز درمانی
- فرهنگ سازی از طریق رسانه، مطبوعات و فضای مجازی
- راهاندازی کلینیکهای تخصصی ماساژ با تیم چند تخصصی
نتیجه گیری
ماساژ میتواند همزمان با درمانهای پزشکی، روند بهبودی بیمار را تسریع کرده، هزینه های درمانی را کاهش داده، و کیفیت زندگی بیماران را افزایش دهد. برای رسیدن به این نقطه، نیاز به نگاهی علمی، بدون تعصب، و مبتنی بر شواهد داریم. ماساژ، اگر به درستی شناخته و آموزش داده شود، میتواند جایگاه ارزشمندی در سلامت فرد و جامعه داشته باشد.